|
از عبرت آیندگان تا پایان صبر استراتژیک در مقابل دشمن
سامان ماهورگیلانی: سحرگاه جمعه سیزدهم دیماه ۹۸ است، هواپیمای حامل سردار قاسم سلیمانی بر فراز بغداد منتظر اجازه فرود بر باند فرودگاه است، ابومهدی المهندس و تیم تشریفات حشدالشعبی منتظرند به استقبال فرمانده نیروی قدس سپاه بروند، گویا ترامپ بعد از حمله جوانان عراقی به سفارت، پیغامی برای ایران فرستاده و قاسم سلیمانی مسؤول پاسخ دادن به آن نامه است... ۲ روز پیش بود که آقا در خلال سخنرانیها به آمریکاییها گفته بودند مردم منطقه از آنها متنفرند... گفته بودند تهدید را جواب خواهیم داد و حماقت آنها را هم جواب خواهیم داد...
هواپیمای سردار سلیمانی در بغداد فرود آمد... او و یار همیشگیاش و همراهانش از پرواز پیاده شدند تا به سمت ماشینهایی بروند که ساعتی بود منتظر آنها بود تا به محل استراحت بروند... حاجقاسم چند ساعت دیگر با مسؤولان عراقی جلسه مهمی داشت تا جواب نامه آمریکاییها را بدهد... موضع ایران مشخص بود: ما در اتفاقات داخلی کشورها دخالت نمیکنیم اما شما در عراق جنایت کردید و نفرت مردم نسبت به شما طبیعی است... اگر میخواهید بیشتر تلفات ندهید، از منطقه ما خارج شوید. ابومهدی خودش آمده بود تا سلیمانی را در آغوش بگیرد... این دو توانسته بودند عراق را از شر داعش نجات دهند و حالا نوبت این بود آمریکا را از عراق بیرون کنند.
قاسم سلیمانی پس از خوشوبش در ماشین نشست... ماشین به حرکت درآمد اما ناگهان زمان ایستاد، زمان در ساعت ۱:۲۰ بامداد ایستاد، ترامپ کارش را کرده بود... خبر کمکم پیچید... شخصی تعریف میکرد خبر هنگام نماز شب به آقا رسید...
ترامپ بر صفحه تلویزیونها حاضر شد تا اعلام پیروزی کند... هر چند دیگر امروز هیچ تلویزیونی حاضر نیست چهره منفورش را نشان بدهد اما آن زمان شخصی با ظاهر پریشان همراه با استرس اما خوشحال و به خیالش پیروزمندانه سخنرانی کرد و گفت قاسم سلیمانی را کشتم!
ترامپ حتما با خود فکر میکرد با این ترور ایران از هم خواهد پاشید و کمر رهبر ایران را شکسته است... نخستین پیام، پیام آقا بود... نمیدانم این پیام برای آمریکاییها چگونه قابل ترجمه است... رهبر ایران شهادت بزرگترین سردار ایرانی را به ملت ایران تبریک گفتند... آقا در همین پیام تسلیت که با تبریک شهادت حاجقاسم تمام شد، به آمریکاییها هشدار دادند جهان اسلام خونخواه او خواهد بود... آقا نوشتند:
«همه دوستان - و نیز همه دشمنان- بدانند خط جهاد و مقاومت با انگیزه مضاعف ادامه خواهد یافت و پیروزی قطعی در انتظار مجاهدان این راه مبارک است. فقدان سردار فداکار و عزیز ما تلخ است ولی ادامه مبارزه و دست یافتن به پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلختر خواهد کرد».
ترامپ سرمست از این حماقت بود و ایران یکپارچه و متحد شده بود برای انتقام، همه عصبانی بودند... حتی کسانی که جمهوری اسلامی را قبول نداشتند با گریه التماس میکردند باید انتقام خون شهید سلیمانی گرفته شود... حتی آن سیاستبازانی که چند ماه قبل گفته بودند سیل خوزستان چه ربطی به سلیمانی دارد که از عراق نیرو آورده برای کمک، مثل باران بهار گریه میکردند که وقت انتقام است.
جلسات پشت درهای بسته زیاد شده بود... برنامهریزی برای انتقام شروع شده است... در رسانهها گمانهزنیها منتشر میشد اما هیچکس نمیدانست جواب چه خواهد بود... دختر حاجقاسم در یک مصاحبه تلویزیونی حرفی زد که اگر رگ غیرتی در بعضیها بود باید بیدار میشد... او به جای حسن روحانی از سیدحسن نصرالله خواست انتقام پدرش را بگیرد... براستی چقدر فرق است از این حسن تا آن حسن.
شاید بعدها بشود گفت اما الان بعید است مجال طرح این باشد که نقشه انتقام چقدر گسترده بود... البته هدف آن خروج کامل نظامیان آمریکا از منطقه بود... هدف انتقام شد همان پیام قاسم سلیمانی برای آمریکاییها.
حالا اینکه چه شد که انتقام سخت شد شروع انتقام سخت و چه شد ناوها در خلیجفارس و تمام پایگاههای آمریکا در منطقه شد عینالاسد، باشد برای اهل معنا... شاید به همین دلیل بود که جای حسن، سیدحسن مخاطب درددل دختر حاجقاسم بود... بالاخره شب انتقام رسید و عینالاسد، عینالجسد شد... هر چند کاممان بعد از آن تلخ بود برای هموطنانمان در هواپیمای اوکراینی اما انتقام به هر حال شروع شد و در سال ۱۴۰۰ رسیدیم به آن هدف که خروج نظامیان آمریکا از منطقه بود... حالا آمریکاییها گورشان را از افغانستان گم کردهاند و بعد از آن هم نوبت عراق است... البته موضوعی که یک هفتهای باید جمع میشد، ۲ سال طول کشید تا این هم درس عبرتی شود برای دردهایی که کشیدیم از دست آنها که امروز عبرت آیندگان شدند...
جمعه ۷ آذر ۹۹ است، ساعت حوالی ظهر را نشان میدهد، یک خودروی سیاه به سمت تهران در حرکت است... ناگهان تیرباری به سمت ماشین شلیک میکند... میگویند تیربار مجهز به قفل هوشمند بر شخصی به نام فخریزاده است... زیاد اسمش را نشنیده بودیم... بعد از شهادتش مشخص شد او که بود، هر چند بعد از شهادتش هم نمیتوان گفت او چه کرد... دقیقا مثل شهید طهرانیمقدم... دوباره شوکه شدیم... مگر میشود کسی که رژیم صهیونیستی گفته بود او را ترور خواهد کرد به این شکل در نزدیکی تهران ترور شود؟!
چه گذشته بود بر ما در این چند سال که دشمن آنقدر جسور شده بود...
نمیخواهم اینجا بگویم که او چه خدمتی به ایران کرد و نمیخواهم بگویم از شیطنتها بعد از شهادتش... نمیخواهم بگویم عکسی از او را منتشر کردند که بگویند از رئیسجمهور سابق حسن روحانی مدال افتخار گرفته و نمیخواهم بگویم چه بر خانواده و دوستان و همکارانش گذشت از این تحریف ظالمانه.
دوباره رسانهها شروع کردند و گمانهزنیها شروع شد... مردم انتقام میخواستند اما دیگران باز هم نگران بودند که اگر جواب بدهیم مذاکرات چه میشود؟! با اخم انگلستان چه کار کنیم؟! با ناراحتی آمریکا چه کنیم؟! اگر اتحادیه اروپایی از ما ناراحت بشود چه؟! هر چند خون این شهید هم بیانتقام نماند و خدا انتقام او را در یک روز ناآرام در سرزمینهای اشغالی و در یک هتل از مقام ارشد و پدر علم موشکی و فضایی رژیم صهیونیستی گرفت و او به هلاکت رسید تا دشمنان بفهمند جواب سیلی، سیلی است و دوستان ترسو بدانند کشور معطل ترس آنها نخواهد ماند...
یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۰ ساختمان ریاستجمهوری، حسن روحانی به همراه هیات دولت از مردم خداحافظی کرد و حلالیت طلبید و رفت تا به قول آقا او و دولتش عبرت آیندگان شوند از اعتماد به آمریکا.
این خداحافظی همزمان شده است با انفجار یک نفتکش اسرائیلی در دریای عمان. مشخص نیست چه کسی نفتکش غصبی غاصبان را منفجر کرده است اما همین را در دست گرفتهاند که چون ما چند وقت پیش در فلان محور حملاتی را به نیروهای مقاومت کردهایم، این حمله پاسخ همان حمله بوده و حالا میخواهیم انتقام بگیریم.
نمیدانم آنها این مطلب را میخوانند یا نه... اما حتما به گوششان رسیده است که دیگر آن تیم ترسو سر کار نیست... دیگر آنها که کشور را به بهانه دور کردن از جنگ تا پرتگاه سقوط کشاندند، سر کار نیستند... که آقا همان موقع هم به طعنه به آنها گفته بودند اگر مذاکره نکنیم هم جنگ نخواهد شد... حالا نه ترس به هم خوردن مذاکرات وجود دارد و نه مسؤولانی سر کار هستند که نگران باطل شدن اقامت فرزندانشان در آمریکا یا انگلیس یا هر جای دیگری شوند.
هر چند این چند روز بشدت آمریکا و رژیم صهیونیستی مانور رسانهای خواهند داشت که ما به ایران جواب میدهیم اما خودشان بهتر میدانند با توجه به تغییر آرایش نظامی آمریکا در منطقه و آرایش هجومی و آمادگی ایران برای هر پاسخ احتمالی، این بار نه جمعه ۱۳ دی ۹۸ خواهد بود و نه جمعه 7 آذر ۹۹.
این بار پاسخ ما به جسارتها و حماقتها نه به عینالاسد محدود است و نه به به هلاکت رساندن پدر علم فضایی و موشکی اسرائیل در قلب سرزمینهای اشغالی.
هر چند هم نتانیاهو که با به شهادت رساندن فخریزاده در فکر ماندن بود، از قدرت ساقط شد و هم ترامپ دیوانه که فکر میکرد خون حاجقاسم تضمین ریاستجمهوری مجددش است، از ریاستجمهوری آمریکا خلع شد اما اینها انتقامی نبود که مرهم غم بزرگ مردم در حسرت انتقام سخت باشد.
حالا خبر آمده رژیم صهیونیستی و انگلستان و آمریکا در حال هماهنگی هستند تا جوابی بدهند به انهدام کشتیای که حتی مشخص نیست چه کسی آن را منهدم کرده است.
به نظرم قبل از اینکه این جلسات به تصمیم منتهی شود، اخبار داخلی ایران را مجددا مرور کنند... دوران ریاستجمهوری حسن روحانی تمام شده و مذاکرات با غرب به عنوان عبرت مطرح میشود.
اگر به قول خودشان انهدام کشتی اسرائیلی، انتقام حمله به یک محور جبهه مقاومت بوده است، بد نیست محاسبه کنند حماقت بعدی آنها چه پاسخی به همراه خواهد داشت.
ارسال به دوستان
نشست خداحافظی مدیران ارشد دولت روحانی روز گذشته برگزار شد روحانی از تحقق وعدههای 100روزهاش گفت جهانگیری برجام را بزرگترین دستاورد دیپلماسی معاصر دانست نوبخت 8 سال گذشته را صفحهای درخشان تلقی کرد ربیعی از ثبت آثار بهیادماندنی در تاریخ ایران توسط دولت روحانی گفت صالحی برای روحانی شعر خواند و زنگنه از مظلومیت دولت روحانی گفت اعضای هیأت دولت نیز در تقدیرنامهای خدمت در کنار روحانی را سند افتخار خود دانستند
فقط برو!
گروه سیاسی: روز گذشته در آخرین ساعات کاری دولت دوازدهم، نشست مدیران ارشد دولت تدبیر و امید با حضور حسن روحانی، رئیسجمهوری و اعضای کابینه و برخی مدیران برگزار شد. در این نشست علاوه بر روحانی، دیگر مسؤولان دولتی نیز به سخنرانی پرداختند و جلسه به تعریف و تمجید از دولت و دستاوردهای خیالی آن گذشت.
به گزارش «وطنامروز»، حال که قطار دولت دوازدهم به ایستگاه پایانی خود رسیده و موعد تحویل قوه مجریه به رئیسجمهوری بعد فرارسیده، کارنامه عملکرد دولت نشان از این دارد که در بسیاری از مسائل، کشور با بحرانهای بیسابقهای روبهرو شده است و مردم با مشکلات عدیده اقتصادی و معیشتی دست به گریبانند. شکاف میان مردم و مسؤولان دولتی و عدم فهم صحیح دولت از سلایق و خواستههای مردم همواره یکی از انتقاداتی بود که از جانب منتقدان مطرح میشد. در تکمیل این شکاف، روز گذشته نمایش خودگویی و خودخندی مقامات دولتی درباره دستاوردهای(!) 8سال گذشته و تقدیر از خود در دورهمی پایانیشان در واپسین روز دولت و حرفهای عجیب به دور از واقعیت موجود کشور، باعث تعجب بسیاری شد.
روحانی در این نشست با اشاره به اینکه در روزهای آغازین دولت یازدهم امید در کشور موج میزد، گفت: تدبیر در سایه امید آسانتر از تدبیر در تحریم، جنگ و سختیهاست. امید آن زمان را در بازار ایران و افکار عمومی جهان مشاهده میکردیم.
رئیسجمهور که در گذشته وعده 100روزه خود را انکار کرده و گفته بود «من کی گفتم ۱۰۰ روزه مشکلات را حل میکنم؟» با اشاره به برنامه 100 روزه خود در آغاز دولت مثل احیای دریاچه ارومیه و سلامت مردم، تصمیمات برای غرب کشور و آذربایجان گفت: شما مصوبات و لوایح دولت را ببینید، تلاش دولت را در حوزههای داخلی و تلاش برای تعامل با دنیا را میبینید.
رئیس دولت در حالی که توهینهای بیسابقه خود و دولتش به منتقدان همچنان به فراموشی سپرده نشده، بیان کرد: با چنگ انداختن به صورت هم، با هتاکی و تخریب یکدیگر، نمیتوانیم کشور را به پیشرفت برسانیم. باید به این نتیجه برسیم که دوران تندروی به پایان رسیده است. راه اعتدال است. در طول این 8 سال جناحهای مختلف به آینده امیدوار بودند.
روحانی تصریح کرد: من به ملت ایران عرض میکنم کشور باید توسعه پیدا کند، باید کشوری الگو برای جهان باشد. یکی از راههای اصلیاش تعامل سازنده با همسایگان و جهان است. چطور ما توانستیم 7 قطعنامه خطرناک را از سر ملت برداریم؟ کار سادهای نبود. من میدانم کار وزیر امور خارجه و دستگاه دیپلماسی ما چقدر دشوار بود.
وی همچنین اظهار کرد: هیچکس در تعامل با کشورهای جهان به 100 نمیرسد. دنبال 100 هست اما به آن نمیرسد. امروز راهحل معضلات ما تعامل سازنده با جهان است. مقام معظم رهبری در ابتدای دولت گفتند تعامل وسیع و سازنده و گسترده با جهان.
روحانی در پاسخ به منتقدان سیاست خارجی دولت گفت: اینکه میگویند برجام خوب نیست را واگذار میکنیم به آثار برجام.
رئیسجمهور با آنکه طی 8 سال اخیر تمام سیاستهای داخلی کشور را به موضوع توافق با غرب و تنشزدایی با کشورهای اروپایی و آمریکا گره زده بود، در دفاع از برجام تاکید کرد: طبیعی است وقتی ما با کشوری تفاهم کرده و قراردادی میبندیم، این توافق دائمی نیست. ما توافق دائمی در تاریخ نداریم. ما باید ببینیم اصل پیمان را در آن زمان انجام میدادیم بهتر بود یا انجام نمیدادیم. ما کار دیگری نمیتوانستیم انجام دهیم.
وی سپس ادعا کرد: تندروهای آمریکا، صهیونیسم و ارتجاع منطقه پس از مشاهده پیشرفتهای ایران به تبع برجام، منطقه غرب آسیا را با به وجود آوردن داعش به هم ریختند.
روحانی در ادامه درباره دلیل خروج ایالات متحده از برجام گفت: اسراری را اسرائیلیها دزدیدند و پیش ترامپ بردند و ترامپ هم از توافق خارج شد. راست و دروغ آن اسناد هم گذشت. ترامپ و تندروهای آمریکا هم که همیشه مخالف برجام بودند و این توافق بالاخره شکسته شد. در ادامه جنگی رخ داد و دشمن بر سر مردم ما بمب ریخت.
رئیسجمهور خطاب به منتقدان گفت: در این شرایط عدهای میگفتند دولت کجاست؟ به جای آنکه به کسی که بر سر مردم بمب میریزد فحش دهند، به کسانی حمله شد که دنبال حراست از کشور بودند. این هم توطئه دشمن بود و رسانههای ما حریف رسانههای صهیونیست نشدند.
پس از سخنان روحانی، دیگر مسؤولان دولتی نیز به ایراد سخنانی درباره دستاوردهای دولتهای یازدهم و دوازدهم پرداختند.
اسحاق جهانگیری در جلسه روز گذشته با اشاره به سوابق مختلف حسن روحانی در جمهوری اسلامی اظهار کرد: آقای روحانی قبل از دوران ریاستجمهوری گنجینه اسرار کشور بودند و در دوران ریاستجمهوری هم کشور را از شرایط سخت عبور دادند. من به سهم خود از رئیسجمهور تشکر کرده و خسته نباشید میگویم و مطمئنم روزی قدر کار رئیسجمهور برملا میشود.
وی با اشاره به شرایط کشور در سال ۱۳۹۲ خاطرنشان کرد: اشکال ما این است که زود فراموش میکنیم در آن مقطع تحریمهای شورای امنیت و آمریکا وجود داشت، در رکود تورمی بودیم و از نظر سیاسی هم اوج اختلافات داخلی را در میان نهادهای رسمی و حکومتی داشتیم، به گونهای که رئیسجمهور علیه رئیس مجلس شورای اسلامی نوار پخش میکرد.
معاون اول رئیسجمهور همچنین تصریح کرد: برجام در دی ۹۴ به عنوان بزرگترین دستاورد دیپلماسی تاریخ معاصر ایران امضا شد.
جهانگیری در ادامه درباره خرابکاریهای آمریکا و اسرائیل درباره فروش نفت گفت: ترامپ ایستاد و نگذاشت یک بشکه نفت فروخته شود و به ۱۲ نفتکش ما آسیب زده و منفجر کردند. اسرائیل آدم میفرستاد داخل نفتکش ما و آن را منفجر میکرد.
وی در آخر گفت: فرصت خوبی در اختیار دولت بعدی است. از هماهنگی قوا و حمایت نهادهای حاکمیتی میتوان برای حل مشکلات استفاده کرد اما اگر بموقع از فرصتها استفاده نشود، آنها میتوانند به تهدید تبدیل شوند.
محمود واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهور نیز در این نشست با بیان اینکه شرایط کشور به خاطر تحمیل جنگ اقتصادی و شیوع کرونا، شرایط بسیار سخت و دشواری بود، گفت: دولت دوازدهم بهرغم وجود همه سختیها و مشکلات، همه تلاش خود را انجام داد که تولید و روند توسعه کشور متوقف نشود و مردم مشکلات کمتری را در زندگی و معیشت خود متحمل شوند.
همچنین علی ربیعی، سخنگوی دولت در نشست مذکور با برشمردن دستاوردهای دولت گفت: ما در دهههای گذشته، این تجربه را کسب کردیم که از راه افراط و تفریط نمیشود کشور را اداره کرد. دولت برآمده از ایده اعتدال به قدری به این ایده معتقد بود که رئیسجمهور در طول این مدت از مدیرانی با گرایشهای مختلف در دولت بهره برد و از آنان دعوت به کار کرد و در تمام 8 سال گذشته کوشید از جاده اعتدال منحرف نشود.
وی با بیان اینکه دولت اعتدالی با تدبیر و امید، در دوره 8 سال فعالیت خود بسیاری از اقدامات را سامان داد اظهار کرد: هر چند به علت موانع داخلی و خارجی نتوانست در برخی موارد موفق شود. دولت در این 8 سال، آثار قابل توجه و به یادماندنی در تاریخ ایران به جا گذاشت و ثبت کرد؛ موفقیتهایی که بخوبی دیده نشد.
سخنگوی دولت با بیان اینکه قضاوت درباره دولتهای یازدهم و دوازدهم، بدون دیدن «عوامل خارجی و موانع داخلی» و ارزیابی عملکردش، بدون تقسیم این مدت به ۲ دوره زمانی، تبیینی منصفانه و درست نخواهد بود، اظهار کرد: دولت با این تحلیل که کشور نیازمند توسعه است و در سایه پیشرفت و توسعه و بزرگ شدن اقتصاد امکان تحرکهای اجتماعی فراهم میشود، برنامههای خود را در سایه ۳ جهت رشد و توسعه، گسترش عدالت و فقرزدایی در نظر گرفت. علی ربیعی همچنین در پایان در سخنانی مطایبهآمیز(!) با بیان اینکه ظاهرا هنوز هم تحریم از نظر صداوسیما واقعیت ندارد و در برنامههای اقتصادی که میسازد، هیچ اثری از تحریم دیده نمیشود، اظهار کرد: صداوسیما همچنان به دولتهای یازدهم و دوازدهم بپردازد و نقدش کند تا بگذارد دولت سیزدهم در آرامش به کارها برسد.
بیژن زنگنه، وزیر نفت درباره مظلومیت دولت گفت: من از سال ۶۷ وزیر بودم اما هیچ دولتی را مظلومتر از دولت تدبیر و امید نمیدانم. اداره کشور با وجود تحریمها کاری کارستان بود. قابل انکار نیست که مدیریت ما جهان سومی است اما عملکرد دولت درست بود.
وزیر نفت خاطرنشان کرد: از ابتدای دولت دوازدهم این تعبیر را داشتم که دوره ریاست جمهوری یازدهم و دوازدهم، دوره سختی است اما فکر نمیکردم آنقدر سخت باشد؛ خداوند را سپاسگزارم که این دوره را با شرافت به پایان رساندیم.
علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی از دیگر سخنرانان این نشست گفت: هیچیک از دولتهای جمهوری اسلامی ایران با این حجم از بلایا روبهرو نبوده است.
وی همچنین گفت: اینجانب به عنوان یکی از دستاندرکاران گواهی میدهم در پرتو تدابیر اتخاذ شده توسط نظام اسلامی و تدابیر دولت شرایطمان از سال ۹۲ بسیار متفاوت است و صنعت هستهای ما در مسیر رشد روزافزون گام برمیدارد.
رئیس سازمان انرژی اتمی خطاب به منتقدان دولت گفت: اینجانب افزون بر این اجازه میخواهم به این نکته اشاره کنم که بعضی عزیزان شرایط سخت این دولت را درک نکردند و بر خلاف توصیههای مکرر رهبر معظم انقلاب مبنی بر ضرورت اتحاد و انسجام اسلامی و همدلی و همافزایی ملی از مرزهای نقد مشفقانه و انتقاد منصفانه عبور کردند.
بازی در زمین صهیونیستها
سخنان عجیب و هزینهزای حسن روحانی درباره سرقت اسناد هستهای که خلاف امنیت ملی کشور و بازی در زمین صهیونیستها محسوب میشود غیرقابل قبولترین بخش از اظهارات رئیس دولت را به خود اختصاص داد؛ سخنانی که میتواند دارای تبعاتی برای کشور در مرجعیتبخشی به ادعاهای کذب صهیونیستها در پروندهسازی هستهای علیه ایران به همراه داشته باشد.
پس از آنکه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی سال 97 در یک نمایش زنده تلویزیونی با اشاره به اینکه این رژیم سندهای متعددی را از داخل ایران به دست آورده و ادعا کرد کشورمان در صدد دستیابی به بمب اتم است، حسن روحانی که منتقدان برجامی را همنوا با اسرائیل و سعودی میخواند، در یک همنوایی آشکار با صهیونیستها در بخشی از صحبتهایش گفت: «اسراری را اسرائیلیها دزدیدند و پیش ترامپ بردند و ترامپ هم از توافق خارج شد. راست و دروغ آن اسناد هم گذشت». این اظهارات تلویحا مهر تاییدی بر ادعاهای هستهای ایرانهراسانه رژیم صهیونیستی است.
اتخاذ چنین موضعی از جانب مقام رسمی کشور آن هم در سطح رئیسجمهور در تایید مواضع طرف اسرائیلی و آمریکایی از این به بعد در حکم مرجعیتبخشی به هر گونه ادعای کذب صهیونیستها عمل خواهد کرد. رسمیتبخشی به سرقت اسناد هستهای توسط اسرائیلیها از داخل ایران توسط روحانی با یک مغالطه دیگر از سوی رئیس دولت است مبنی بر اینکه این سرقت منجر به خروج آمریکا از برجام شده است.
این ادعای روحانی که اسراری را اسرائیلیها دزدیدند و پیش ترامپ بردند که باعث شد آمریکا از توافق خارج شود در حالی است که خروج از توافق هستهای از اصلیترین شعارها و برنامههای کمپین انتخاباتی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری 2016 بود.
چنین سخنی را میتوان در خوشبینانهترین حالت، اوج مسؤولیتناپذیری شخص دوم کشور دانست که بیش از ۳ دهه سابقه فعالیت در عالیترین سطوح امنیتی کشور را در کارنامه خود دارد. طرف آمریکایی و صهیونیستی میتواند با مصادره این سخنان، مهر تاییدی بر ادعاهای خصمانه خود بزند و با فشارهای جهانی بیشتر، دست دولت و حکمرانان آتی ایران را در بازیگری در سطح جهانی ببندد. همچنین اعتباربخشی به ادعاهای رژیم صهیونیستی باعث میشود جامعه جهانی به ادعاهای نادرست این رژیم در قبال ایران کمتر به دیده تردید بنگرد.
هزینههای اعمال و مواضع دولت فعلی و شخص رئیسجمهور برای کشور تا واپسین لحظات تصدی مسؤولیت این دولت ادامه داشت و به نظر میرسد تبعاتش گریبان دولتمردان آینده را نیز خواهد گرفت. حال که عمر دولت فعلی به سر آمد، با توجه به سخنان روز گذشته رئیس دولت باید پرسید: چه کسی در راستای منافع اسرائیل حرکت کرد و مواضعش با آنان همراستا بود؟
ارسال به دوستان
«وطن امروز» با بررسی آمارهای اقتصادی، وعدههای روحانی را طی دولتهای یازدهم و دوازدهم صحتسنجی میکند
کارنامه مردودی
گروه اقتصادی: ۸ سال از روزی که حسن روحانی به عنوان یازدهمین رئیسجمهور جمهوری اسلامی ایران سوگند خورد، میگذرد. وی که با شعار نجات اقتصاد و تعامل با جهان وارد گود رقابتهای انتخاباتی شد، وعدههای گوناگونی را به مردم داد: شعار من، نجات اقتصاد ایران است؛ ما باید اقتصاد کشور را از شرایط فعلی نجات دهیم، کشور را میتوان از بیکاری و گرانی نجات داد، تحریمها را قدم به قدم کاهش داده و در نهایت آنها را خواهیم شکست و دهها جمله دیگر از جمله وعدههای او در این 8 سال بود. اگرچه او خود سال گذشته در نشست خبریای گفت: ما در این ۷ سال هر وعدهای به مردم دادیم، عمل کردیم اما آمارهای اقتصادی چیز دیگری میگوید. حال پس از 8 سال و در ساعتهای پایانی کار وی در سمت ریاستجمهوری، زمان آن است تا با بررسی کارنامه اقتصادی وی، دریابیم که آیا وی به وعدههای خود پایبند بوده است یا خیر؛ اگر چه وی خود به روشنی در روزهای آخر دولت خویش اعتراف کرد که سالهای اخیر یکی از سختترین دوران تاریخ ایران بود. روحانی که به مردم وعده بهبود معیشت همراه با چرخیدن چرخ سانتریفیوژها را داد، هم چرخ معیشت مردم و هم چرخ سانتریفیوژها را، پنچر که نه، بلکه به کلی نابود کرد. رشد فزاینده نقدینگی، سقوط درآمد سرانه، تورمهای افسارگسیخته، سقوط تولید ناخالص داخلی، تبدیل شدن مسکن به رویا، رکورد رکود و بیکاری، افزایش خط فقر و... تنها بخش کوچکی از فجایعی است که در دوران دولت یازدهم و دوازدهم به بار آمد. جز اینها، وقایع تلخ دیگری مانند آبان 98 -که سند غیرقابل انکار بیکفایتی و نابلدی این دولت بود- نیز اتفاق افتاد که بیان آنها، خود نیازمند وقت و فرصت دیگری است. همه این آمارها و وقایع تلخ، نشانگر ایامی سخت و تلخ برای معیشت مردم در این سالهاست؛ ایامی که مردم ایران، به هیچ عنوان فراموش نخواهند کرد. ***
سقوط درآمد سرانه
شاخص درآمد ناخالص ملی سرانه یکی از مهمترین مؤلفههایی است که برای نشان دادن وضعیت اقتصادی یک کشور به کار میرود و بهبود این شاخص بیانگر وضعیت مناسب خانوارها، بنگاههای اقتصادی و بخشهای مختلف است. درآمد سرانه ایران در ۸ سال اخیر بشدت کاهش یافته است. رکورد بالاترین درآمد سرانه در کشور مربوط به سال ۱۳۹۰ است که سهم هر ایرانی از تولید ناخالص داخلی کشور ۷ میلیون و ۳۷۰ هزار تومان بود اما پس از آن شاهد نزول درآمد سرانه کشور بودیم به طوری که برآورد مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد سال 98 درآمد سرانه کشور به پایینترین سطح سقوط کرده و به ۴ میلیون و ۸۷۰ هزار تومان رسیده است. به طور خلاصه میتوان گفت درآمد سرانه از جمله مهمترین معیارهایی است که برای سنجش وضعیت رفاه اقتصادی یک کشور به کار میرود. این متغیر، از سویی سهم هر یک از افراد جامعه را از تولید ناخالص داخلی کشور نشان میدهد و از سوی دیگر گویای توان تولید ارزش افزوده توسط جمعیت کشور است. از طرف دیگر، بسیاری از سازمانهای بینالمللی معتبر از درآمد سرانه کشورها برای ارزیابی رفاه خانوارها و سطح کیفیت استانداردهای زندگی در کشورهای مختلف استفاده میکنند.
***
رشد فزاینده نقدینگی
نقدینگی یک کشور به میزان پول و شبهپول که شامل سپردهگذاری در بانکهاست گفته میشود. هر چه نرخ رشد نقدینگی در کشور بیشتر باشد، موجب رشد تقاضا برای کالا و خدمات در کوتاهمدت میشود و با توجه به اینکه امکان تامین این تقاضاها در کوتاهمدت وجود ندارد، منجر به ایجاد تورم در اقتصاد میشود. میزان نقدینگی در سال 92 به گواه آمار بانک مرکزی 639 هزار میلیارد تومان بوده است که تا خرداد سال 1400 به رقم 3 هزار و 700 هزار میلیارد تومان رسیده است.
***
زبان دنیا را هم بلد نبودند
نقطه قوتی که باعث رایآوری حسن روحانی در سالهای 92 و 96 شد و خود او هم همواره سعی داشت بر آن تاکید کند، بلد بودن زبان دنیا و نوید ارتباطات اقتصادی - سیاسی با جهان بود اما فارغ از کارنامه سیاسی، دولت در این زمینه در حوزه اقتصاد رفوزه شد. شاهد این مدعا هم میزان سرمایهگذاری خارجی به روایت بانک مرکزی است. با آنکه میزان سرمایهگذاری خارجی در سالهای 90 و 91 در اوج تحریمهای نفتی و هستهای بیش از 4 میلیارد دلار در سال بود اما پس از برجام روند نزولی به خود گرفت به طوری که سال 95 به 3 میلیارد و 223 میلیون دلار و سال 96 به 2 میلیارد و 430 میلیون دلار رسید. این رقم سال 98 به رقم ناامیدکننده یک میلیارد دلار هم رسید.
***
سقوط میزان تولید ناخالص داخلی
مبنای محاسبه رشد اقتصادی، درصد تغییرات تولید ناخالص داخلی نسبت به سال گذشته است. با توجه به تحریمهای نفتی ایران از سال ۹۱ تا ۹۴ و کاهش فروش نفت و درآمدهای نفتی، تولید ناخالص داخلی کشور طی این سالها روند کاهشی داشته است. پس از توافق برجام و آغاز دوباره فروش نفت خام، به دلیل افزایش ناگهانی درآمدهای نفتی، تولید ناخالص داخلی در سال ۹۵ نسبت به این مقدار در سال ۹۴ رشد قابل توجهی را تجربه کرد که این رشد ربطی به افزایش اشتغال و تولیدات غیرنفتی در کشور نداشته است. با توجه به اینکه در محاسبه رشد اقتصادی، وضعیت اقتصادی را با سال قبل از آن مقایسه میکنند، طبیعی است پس از چند سال کاهش فروش نفت خام و رشد منفی اقتصادی، این افزایش ناگهانی درآمدهای نفتی، رشد اقتصادی بزرگی را به لحاظ آماری ثبت کند. با این حال آمارها نشان میدهد عواید حاصل از این خامفروشی، سبب رونق اقتصادی، رشد تولید و افزایش رفاه مردم نشده است.
***
تورمهای افسارگسیخته
یکی از وعدههای دولت روحانی کاهش پایدار تورم بود. با آنکه دولت تدبیر و امید در دوره اول با بهرهگیری از ابزارهای مقطعی همچون افزایش نرخ بهره بانکی موفق شد نرخ تورم را موقتا تکرقمی کند اما بیتوجهی دولت به اصلاح اساسی ساختارهای اقتصاد باعث شد کاهش تصنعی تورم با جرقه بازگشت تحریمهای آمریکا روندی معکوس در پیش گیرد و دولت روحانی را رکورددار بزرگترین تورم ۲ دهه اخیر کند به طوری که طبق آمارهای مرکز آمار، نرخ تورم سالانه سال 99 به 4/36 درصد رسید.
***
کاهش نرخ تشکیل سرمایه
تشکیل سرمایه در ادبیات اقتصادی، به عنوان یکی از مهمترین پیشنیازهای رشد تولید و شکوفایی اقتصاد شناخته میشود. آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد تشکیل سرمایه در دولت روحانی نهتنها افزایش نیافته، بلکه با کاهش پیدرپی و چشمگیر مواجه شده است. کاهش نرخ تشکیل سرمایه، نمود بارزی از تعمیق رکود بخش حقیقی اقتصاد در سالهای مدیریت دولت روحانی بوده و ادعای رونق و شکوفایی اقتصاد در این دوره را به کلی زیر سوال میبرد. به طوری که نرخ تشکیل سرمایه در سال 98 به منفی 9/5 درصد رسید. این نرخ در سال 93 و پیش از برجام 8/7 درصد بوده است.
***
دوران فراموششده اقتصاد ایران
اقتصاد ایران در چند دهه گذشته در نرخ رشد اقتصادی نوسانات زیادی را تجربه کرده است. بسیاری این نوسانات در رشد را متأثر از اثرپذیری بالای اقتصاد ایران از مسائل بینالمللی و خارجی میدانند که این امر را میتوان به سبب نقش پررنگ نفت در اقتصاد ایران دانست. اینکه چرا نفت به این اندازه اقتصاد ایران را تحت تأثیر خود قرار میدهد، بسیار حائز اهمیت است. حجم حقیقی اقتصاد ایران پس از یک دهه فراز و نشیب در نهایت به گونهای شد که میتوان گفت دوباره به سطح حجم اقتصاد در سال 90 رسیده است، این یعنی یک دهه از دست رفت.
***
توسعه تبعیض و نابرابری
اگر به شاخصهای نابرابری نگاهی بیندازیم، ضریب جینی به عنوان یکی از معیارهای سنجش، گواهی بر عملکرد نامطلوب دولت حسن روحانی است. موضوع شکاف طبقاتی در دهه 90 با اجرای طرح هدفمندی یارانهها و تبدیل یارانههای غیرمستقیم به مستقیم، در کنار اقداماتی مانند مسکن مهر و سهام عدالت تا حدودی بهبود یافت تا جایی که نرخ ضریب جینی تا سال 92 به رقم 36 درصد رسید اما با روی کار آمدن دولت روحانی رقم ضریب جینی با روند فزایندهای هر سال افزایش یافت و رکورد 40 درصد را ثبت کرد. این برای دومینبار بود که پس از انقلاب رقم ضریب جینی 40 درصد را رد کرد.
***
افزایش بیسابقه خط فقر
بر اساس گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس، خط فقر خانوارهای ۴ نفره در شهر تهران طی سالهای 92 تا 98، از 7/1 میلیون تومان به 5/4 میلیون تومان رسید، یعنی خط فقر نزدیک به 165 درصد افزایش یافت که با توجه به جهشهای ارزی و شرایط کرونا، پیشبینی میشود در سال 99 خط فقر بالاتر نیز رفته باشد. این آمار روند ۲ برابر شدن خط فقر متوسط کشوری را از سالهای 92 تا 98 نشان میدهد که از حدود 800 هزار تومان به حدود 2 میلیون تومان رسیده است. فقر مطلق را میتوان ناتوانی در کسب حداقل استاندارد زندگی تعریف کرد و در واقع، فقر مطلق عدم دسترسی به حداقلهای معیشت در جامعه است که با توجه به تفاوت هزینههای زندگی در مناطق مختلف کشور متفاوت است. نرخ تورم بالا در سالهای اخیر منجر به رشد قابل توجه خط فقر در شهر تهران و سایر نقاط کشور شده است. این موضوع در کنار کاهش قابل توجه درآمد سرانه منجر به رشد نرخ فقر در این سالها شده است. طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، نرخ فقر کشوری از ابتدای سال 92 از 16درصد به 4/18 درصد افزایش یافته است.
***
دولت ابربدهکار
میزان بدهی دولت به بانکها در پایان دولت روحانی نسبت به خردادماه سال 92 قریب به 549 درصد و میزان بدهی بخش خصوصی به بانکها هم 471 درصد افزایش یافته است. با وجود این حجم بالای اوراق و تسهیلات، میزان تولید کشور ثابت و حتی نزولی بوده است. بانک مرکزی چندی پیش جدیدترین گزارش متغیرهای عمده پولی و اعتباری کل کشور را تا پایان اسفندماه سال 99 منتشر کرد. بررسی این گزارش، بویژه ردیف داراییها و بدهیهای بانکها و مؤسسات اعتباری غیربانکی حاکی از آن است که دولت روحانی رکورددار میزان بدهی دولت به بانکها و مؤسسات اعتباری است، ایضا در این 8 سال میزان بدهی بخش غیردولتی به بانکها هم بشدت افزایش یافته است. بر این اساس، میزان بدهی دولت به بانکها و مؤسسات اعتباری غیربانکی از 61 هزار میلیارد تومان در خرداد سال 92 (شروع به کار دولت) به 396 هزار میلیارد تومان در اسفندماه سال 99 رسیده است. همچنین میزان بدهی بخش خصوصی به بانکها و مؤسسات اعتباری غیربانکی هم از 42 هزار میلیارد تومان به 240 هزار میلیارد تومان در اسفندماه سال گذشته رسیده است.
***
اوج رکود و بیکاری
حل مساله بیکاری از وعدههای انتخاباتی حسن روحانی در انتخابات سال 92 بود. با این حال پس از گذشت 8 سال آمارها نشان میدهد این مساله همچنان پابرجاست. لازم به یادآوری است کاهش نرخ بیکاری در سالهای 98 و 99 هم ناشی از خروج بخشی از جمعیت فعال جویای کار (بیکار) از بازار کار و قرار گرفتن در جمعیت غیرفعال است و به هیچوجه ناشی از رونق اقتصادی و کاهش بیکاری نیست. بر این اساس نرخ بیکاری در سال 98 طبق آمار بانک مرکزی به 11 درصد رسیده است.
***
تبدیل مسکن به یک رؤیا
در دولت روحانی نهتنها خانه خریدن، بلکه اجاره یک واحد مسکونی هم برای بخش قابل توجهی از مردم آرزو شد. در حال حاضر طبق گزارشهای بانک مرکزی میانگین قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در تهران به 30 میلیون و 200 هزار تومان رسیده است. این در حالی است که سال 92 میانگین هر مترمربع واحد مسکونی در شهر تهران تنها 4 میلیون تومان بود. کارشناسان دلیل اصلی این رشد 700 درصدی قیمت مسکن را توقف نهضت تولید و عرضه مسکن مهر و بیاعتنایی دولت به خانهدار کردن مردم میدانند. در این سالها نقل و انتقال واحدهای کوچک و قدیمیساز همواره روندی صعودی داشته است و کمکاری دولت تدبیر و امید با عذرخواهی جبران نمیشود.
ارسال به دوستان
گزارش فرمانده عملیات هوایی نیروی هوافضای سپاه از نقش این نیرو در عملیات اطفای حریق در کشور
1100 سورتی پرواز برای مهار آتش
در هفته اخیر کشور ترکیه با عظیمترین آتشسوزی تاریخ خود روبهرو شده و هر روز وسعت زیادی از جنگلهای این کشور طعمه حریق میشود. بنا بر درخواست رسمی ترکیه که هماکنون در بحرانی سراسری قرار گرفته نیروی هوافضای سپاه با اعزام ۲ فروند بالگرد و همچنین هواپیمای ایلوشین آتشنشان در عملیات مهار آتش در این کشور به ایفای نقش پرداخته است. با توجه به این سطح از توانمندی ایران در مهار آتش، این سوال پیش میآید که تا چه میزان این ظرفیت پروازی برای مهار آتشسوزیهای داخلی که هر از چند گاهی با تغییر اقلیم دامنگیر منابع طبیعی کشور میشود، مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. در پاسخ به این سوال فرمانده عملیات هوایی نیروی هوافضای سپاه با ارائه آماری از مجموعه پروازهای اطفای حریق توسط این یگان، این عملیات را 230 سورتی پرواز اطفای حریق در داخل کشور دانست.
سردار سرتیپ دوم خلبان «شمسالدین فرزادیپور» در گفتوگو با تسنیم با بیان اینکه نیروی هوافضای سپاه نخستین ارگانی در کشور بود که بدون اتکا به کمکهای خارجی و تنها با تکیه بر توان متخصصان داخلی، تجهیزات اطفای حریق هوایی را طراحی و تولید کرد، گفت: اکثر نقاط کشور ما طبیعت گرم و خشک دارد و در فصول گرم سال به دلیل افزایش درجه حرارت هوا با آتشسوزی جنگلها و مراتع کشور روبهرو هستیم، لذا در مقطعی نیاز به تجهیزات اطفای حریق هوایی بشدت احساس میشد. وی افزود: از همین رو و با توجه به اینکه بر اثر تحریمهای ظالمانه، چنین تجهیزاتی به ما فروخته نمیشد بر آن شدیم با بهرهگیری از توان متخصصان داخلی، کار طراحی و ساخت این سامانهها را آغاز کنیم. در ابتدا، موفق به طراحی سبدهای اطفای حریق برای بالگردهای mi17 شدیم و توانستیم با بهرهگیری از این تجهیزات، کمک شایانی به اطفای حریق جنگلهای کشور کنیم.
فرمانده عملیات هوایی سپاه تصریح کرد: اما برخی آتشسوزیها به دلیل وسعت زیاد باید توسط حجم بیشتر آبریزی هوایی اطفا میشد که برای این کار نیاز به هواپیمای آتشنشان داشتیم، لذا طراحی سامانه اطفای حریق هوایی برای هواپیماهای ایلوشین 76 در دستور کار قرار گرفت.
وی عنوان کرد: این موضوع، کار پیچیدهای بود زیرا این هواپیما قادر است تا 40 تن آب با خود حمل کرده و در مدت زمان 30 ثانیه این میزان آب را تخلیه کند. سرعت بالای تخلیه آب در کنار پرواز در ارتفاع پایین در مأموریتهای اطفای حریق موجب میشود تا نقطه ثقل هواپیما دچار نوسان شود. از این رو، پروازهای اطفای حریق با هواپیمای ایلوشین نیاز به مهارتهای خاصی دارد.
سردار فرزادیپور اظهار داشت: پیچیدگی طراحی سامانه اطفای حریق برای ایلوشین، در کنار آموزش خلبان برای پروازهای اطفای حریق، مسیر دشواری را پیش روی ما قرار میداد که به لطف خداوند توانستیم بدون هیچگونه کمک خارجی، از عهده این کار برآییم و برای نخستینبار در کشور و منطقه، موفق به طراحی و ساخت سامانه اطفای حریق برای هواپیمای ایلوشین 76 شدیم.
مأموریتهای مردمیاری یکی از مهمترین وظایفی است که برای نیروهای تحت امر سپاه پاسداران تعریف شده، لذا این نیرو با بهرهگیری از پشتوانه مردمی در حوادث مختلف طبیعی همیشه پیشگام بوده تا آلام مردم در حوادث مختلف کاهش یابد. در این زمینه فرمانده عملیات هوایی نیروی هوافضای سپاه مأموریتهای اطفای حریق را مأموریتهای مردمیاری دانست و گفت: درباره مأموریت اطفای حریق باید گفت که این مأموریت به ۲ صورت حمل نفر و تجهیزات و همچنین عملیات آبریزی هوایی صورت میگیرد. آنطور که سردار فرزادیپور اعلام کرد پس از دستیابی به تجهیزات اطفای حریق هوایی، نیروی هوافضای سپاه در تمام حوادث آتشسوزی جنگلها و مراتع که در داخل کشور اتفاق افتاده حضور مؤثر و تعیینکننده داشته و در مجموع به اجرای بیش از 1100 سورتی پرواز اطفای حریق توسط هواگردهای سپاه پرداخته است.
وی با بیان اینکه ما تنها در یک ماه اخیر، بیش از 230 سورتی پرواز اطفای حریق در داخل کشور انجام دادهایم، خاطرنشان کرد: یکی از مأموریتهای مهمی که ما انجام دادیم اطفای حریق هورالعظیم در سال 97 بود. در آن سال، هواپیمای ایلوشین 76 ما برای نخستین مرتبه، عملیات اطفای حریق را انجام داد و کادر پروازی در این عملیات، طی یک روز قریب به 10 سورتی پرواز اطفای حریق انجام دادند که در نوع خود یک رکورد محسوب میشود. این یعنی کادر پروازی ما روزانه 10 سورتی پرواز انجام دادند و هر روز 14 ساعت درگیر عملیات اطفای حریق بودند.
این مقام نظامی در پاسخ به برخی شبهات مبنی بر عدم اجرای پرواز اطفای حریق از سوی سپاه به دلیل پرداخت نشدن بدهیها از سوی برخی ارگانها گفت: این موضوع کذب محض است و در چند سال اخیر هر کجا از ما درخواست کردهاند و نیاز به حضور هواگردها و تجهیزات ما بوده است، بدون چشمداشت به اجرای مأموریت پرداختهایم.
ارسال به دوستان
در پی نامه وزیر بهداشت برای تعطیلی 2 هفتهای رهبر انقلاب به رئیسجمهور دستور دادند
برنامه ویژه برای مهار کرونا
طی 24 ساعت 411 نفر از هموطنان بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند
در پی نامه وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به رهبر حکیم انقلاب اسلامی درباره موج سهمگین پنجم کرونا و پیشنهاد تعطیلی ۲ هفتهای برای کاهش چرخش ویروس و بار بیمارستانها، معظمله از رئیسجمهور خواستند این موضوع در ستاد ملی کرونا بررسی شود و هر اقدامی که لازم است انجام گیرد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، در مرقومه رهبر انقلاب اسلامی خطاب به آقای روحانی، رئیسجمهور آمده است: «پیرو هشدار وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و پیشنهاد تعطیلی به خاطر بیماری همهگیر، مقتضی است این موضوع در ستاد ملی کرونا مطرح و بررسی شود و هر اقدامی که لازم است انجام گیرد».
آقای دکتر نمکی در نامه روز گذشته خود به رهبر انقلاب پس از برشمردن علل و زمینههای گسترش بیماری و فشار سنگین بر کادر درمان، به صحنه آوردن تمام امکانات کشور برای مقابله جدی با این پدیده را ضروری دانست و نوشت: «شاید ۲ هفته تعطیلی جدی و ایستادگی و بهکارگیری نیروهای نظامی و انتظامی و برخورد با شکستن پروتکلها بتواند تا حد قابل توجهی از چرخش ویروس و بار بیمارستانها و فشار نفسگیر بر همکاران ما بکاهد».
رونوشت دستور رهبر انقلاب اسلامی برای رئیسجمهور منتخب نیز ارسال شده است.
***
شمار جانباختگان کرونا در حالی به بیش از 400 نفر در شبانهروز رسیده است که معاون کل وزارت بهداشت، آمارهای اعلامشده مبتلایان و فوتیهای ناشی از این بیماری در کشور را فراتر از آن چیزی میداند که منتشر میشود.
به گزارش «وطنامروز»، اوضاع کشور در مواجهه با ویروس جهش یافته کرونا موسوم به دلتا بسیار وخیم است؛ بیماریای که این روزها در پی هجوم گسترده مبتلایان با علائم کرونایی به مراکز درمانی امان از کادر پزشکی بریده است. خیلی از بیمارستانها با آنکه محوطه این مراکز درمانی نیز با ایجاد سازههای موقت و تختهای سیار برای رسیدگی به مبتلایان ویروس کرونا تجهیز شده است اما جایی برای بستری بیماران بدحال ندارند. در همین حال، بر اساس اعلام وزارت بهداشت، میزان رعایت دستورالعملهای بهداشتی به زیر 40 درصد و در برخی شهرستانها به زیر 30 درصد نیز رسیده است. کارشناسان میگویند قدرت انتقال دلتا ۶۰ درصد بیشتر از واریانتهای قبلی است و چنانچه تمهیدات لازم برای عبور از این بحران اندیشیده نشود روزهای سختی پیش رو خواهیم داشت. قدرت سرایت انفجاری این ویروس جهشیافته تا جایی است که میزان مبتلایان به این بیماری را به بیش از 37 هزار نفر در یک روز رسانده است؛ آماری که به گفته خود مسؤولان وزارت بهداشت خیلی دقیق نیست، چرا که حدود نیمی از تستهای منفی کرونا کاذب است. آمارها حکایت از رشد 38 درصدی فوتشدگان و افزایش 22 درصدی میزان بستری در یک هفته دارد. طبق گفته معاون کل وزارت بهداشت اگر به دستورالعملهای بهداشتی عمل نشود امکان فوت 800 نفر در روز در آینده دور از انتظار نیست.
* پیشبینی مرگ روزانه ۸۰۰ نفر بر اثر کرونا
90 درصد شهرهای کشور در وضعیت قرمز و نارنجی کرونایی قرار دارند و چنانچه دستورالعملهای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی رعایت نشود مرگومیر ناشی از ابتلای به این بیماری افزایش خواهد یافت. معاون کل وزارت بهداشت درباره ابعاد مختلف پیک پنجم کرونا که با سویه غالب دلتا همراه شده است، توضیحاتی ارائه کرد. ایرج حریرچی با اشاره به اینکه ممکن است آمار رسمی مبتلایان و فوتیهای کرونا در کشورمان با آمار واقعی کمی متفاوت باشد، گفت: برخی افراد وجود دارند که تست نمیشوند یا در برخی موارد، تستها ۳۰ تا ۵۰ درصد منفی کاذب را نشان میدهد. وی ادامه داد: به علت محدودیتهای اعتباری، محدودیت تست وجود دارد و برخی افراد هم دیر به بیمارستانها مراجعه میکنند و زمان طلایی مثبت شدن تست آنها میگذرد. حریرچی با اشاره به اینکه آماری که اعلام میشود مستند به آمار رسمی استخراج شده است، اضافه کرد: درباره بیماران سرپایی، ممکن است چند برابر رقم فعلی، کرونا مثبت باشند، زیرا بسیاری از افراد، ناقل بدون علامت هستند و به مراکز برای تست مراجعه نمیکنند. معاون کل وزارت بهداشت با اشاره به اینکه کشورمان علاوه بر جبهه کرونا در جبهه اقتصادی هم میجنگد، گفت: نخستین کشوری بودیم که به طور وسیع درگیر کرونا شدیم؛ چرا که شیوع این بیماری در چین ابتدا فقط به «ووهان» محدود بود. حریرچی گفت: روند ابتلا به کرونا افزایشی است و این روند حداقل تا ۱۰ روز آینده ادامه خواهد داشت. وی با بیان اینکه در ۴ هفته اخیر موارد سرپایی از ۶۰ هزار به ۱۸۰ هزار نفر افزایش یافت، افزود: در آمار بستری و فوت نیز افزایش بسیار شدیدی داشتیم و در هر هفته ۲۲ هزار مورد مثبت بستری و ۱۸۰ هزار مورد مثبت سرپایی داریم که به ۲ هزار و ۲۱ فوت در هفته منجر شده است. حریرچی با اشاره به اینکه در موارد قبلی به چنین اوجی نرسیده بودیم، اضافه کرد: تعداد موارد مثبت سرپایی در مقایسه با هفته گذشته 5/26 درصد، تعداد بیماران بستری ۲۲ درصد و تعداد بیماران فوت شده 2/38 درصد افزایش داشته است. وی گفت: در ابتدای فروردین، بیشتر شهرها زرد یا آبی بودند که در ۳۱ فروردین بیشتر شهرهای کشور قرمز شدند و در ۲۵ اردیبهشت به شرایط نرمال رسیدیم و اکثر شهرها نارنجی یا زرد بودند اما اکنون بهتدریج با ورود ویروس دلتا به وضعیتی رسیدهایم که ۹۰ درصد شهرهای کشور قرمز یا نارنجی هستند. حریرچی افزود: اکنون روزانه به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر حدود ۲۷ نفر بستری داریم که در استان مسافرپذیری مانند مازندران این رقم به حدود ۸۱ نفر میرسد. وی اضافه کرد: در مدت اخیر معمولا جزو ۱۰ تا ۱۲ کشور نخست از نظر میزان بستری و فوت بودهایم. حریرچی با اشاره به اینکه شنبه ۳ هزار و ۴۸۳ مورد بستری جدید داشتیم، گفت: معمولا ۸ تا ۱۰ درصد و در زمانهای اوج، بیش از ۱۰ درصد بستریشدگان فوت میکنند. وی افزود: اکنون با توجه به افزایش تجهیزات بویژه دستگاههای اکسیژنسازی که توانستیم تهیه کنیم، میزان مرگومیر ناشی از کرونا در مقایسه با اوج آبان پارسال کاهش داشته است. حریرچی با بیان اینکه تاکید ما رعایت ۹۰ درصدی شیوهنامههاست، گفت: اکنون میزان رعایت شیوهنامههای بهداشتی در کشورمان به ۳۹ درصد کاهش داشته که کمترین مقدار در یک سال اخیر است. وی افزود: میزان رعایت شیوهنامههای بهداشتی در برخی استانها مانند هرمزگان، کرمان، البرز و گیلان، کمتر از ۳۰ درصد است. حریرچی اضافه کرد: در استان هرمزگان فقط ۲۹ درصد و در گیلان ۳۰ درصد مردم از ماسک استفاده میکنند. وی با اشاره به اینکه در ۲ هفته اخیر اعمال نظارتها در سطوح اجرایی کاهش داشته و تابآوری مردم هم کم شده است، گفت: از اردیبهشت سال ۱۳۹۷ درگیر تحریمهای شدید یکجانبه و رشد منفی اقتصادی و تورم ۴۰ درصدی هستیم که همه این عوامل موجب شده سرمایه اجتماعی در حوزه کرونا تضعیف و اعتماد عمومی کم شود. حریرچی با اشاره به اینکه واکسیناسیون باید زودتر انجام میشد، افزود: تولید واکسن داخلی کار فوقالعادهای بود و باید میزان این تولید را افزایش دهیم که در حال انجام است. وی ادامه داد: اکنون میزان واکسنهای موجود، محدود است و بیگانگان هم بدعهدی و برخی کشورها هم واکسنها را احتکار کردند، ضمن اینکه محدودیت ارزی داریم. حریرچی گفت: برخی کشورهای همسایه و برخی کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی به ازای هر نفر ۷ تا ۹ دوز واکسن خریدند. وی اضافه کرد: در نهایت صداقت، تلاش شده است حداکثر واکسن ممکن در کشورمان فراهم شود اما در مقاطعی برای جابهجایی پولهای خرید واکسن، با مشکل روبهرو بودهایم. حریرچی گفت: واردات واکسن ادامه دارد و ارز مناسبی برای این منظور تخصیص پیدا کرده است. وی افزود: پیشبینیهای دانشگاه واشنگتن نشان میدهد که در یک ماه و نیم آینده، مرگهای کرونایی در کشور ما از روزانه ۳۰۰ نفر کنونی به حدود ۶۰۰ نفر افزایش یابد و اگر به دستورالعملها عمل نکنیم شاید در آینده این رقم به ۸۰۰ نفر در روز برسد. معاون کل وزارت بهداشت اضافه کرد: به رکورد روزانه تزریق ۴۳۰ هزار دوز واکسن رسیدیم اما هدفمان این است که به رکورد تزریق روزانه ۸۴۰ هزار دوز واکسن برسیم. حریرچی گفت: تاکنون ۷۸ درصد جمعیت بالای ۸۵ سال کشور واکسینه شدهاند و حدود ۷۲ درصد جمعیت ۷۵ تا ۸۴ سال، حدود ۸۴ درصد جمعیت ۷۰ تا ۷۴ سال و ۸۱ درصد جمعیت ۶۵ تا ۶۹ سال واکسن کرونا را دریافت کردهاند. وی افزود: حدود ۸۰ درصد واجدان شرایط دریافت واکسن، برای تزریق به مراکز واکسیناسیون مراجعه کردند و واکسینه شدند. حریرچی اضافه کرد: ۸۰ درصد بستریشدگان بالای ۶۵ سال کسانی هستند که اصلا واکسن نزدهاند و ۱۰ درصد آنها هم کسانی هستند که دوز نخست واکسن را زدهاند. وی با اشاره به اینکه هدف نخست واکسیناسیون، کاهش مرگومیر و کاهش بستری در بخش مراقبتهای ویژه و بیمارستان است، گفت: حدود ۹۵ تا ۱۰۰ درصد این هدف با واکسن حاصل میشود. حریرچی افزود: واکسن درباره ابتلای علامتدار و ابتلای بیعلامت حدود ۵۰ تا ۷۵ درصد کارایی دارد اما ویروس دلتا، همه این معادلات را بر هم زده است. وی با بیان اینکه میزان مرگومیر ناشی از بیماری کرونا در استانهای مازندران، گلستان، گیلان و اردبیل روند افزایشی دارد، گفت: روند بستری و فوت در استانهای خراسان رضوی، اصفهان، فارس، تهران، البرز، قم، ایلام، کرمان، هرمزگان و بوشهر نیز افزایشی است. حریرچی با بیان اینکه تعداد تختهای کشور به ازای جمعیت بهرغم افزایش در ۸ سال اخیر، در مقایسه با متوسط جهانی بسیار کم است، اضافه کرد: اکنون از نظر تخت، سیتیاسکن و دستگاههای اکسیژنساز، دچار فرسودگی هستیم و تاب روحی - روانی و فعالیت پرسنل مراکز درمانی بویژه پزشکان، پرستاران، رزیدنتها و انترنها کاهش یافته و روی آنها فشار زیادی است و با حقوقهای اندک، بار اصلی روی دوش آنهاست.
* قدرت انتقال دلتا ۶۰ درصد بیشتر از واریانتهای قبلی است
سویه دلتا به دلیل قدرت سرایت بالای آن خطرناکتر از سویههای قبلی است. استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علومپزشکی تهران گفت: پیک پنجم موج بسیار بزرگی است و متأسفانه هر روز رکوردهای جدیدی ثبت میکنیم. اکبر فتوحی با اشاره به پیک پنجم کرونا، افزود: متأسفانه هر روز رکوردهای جدیدی از نظر تعداد مراجعهکنندگان، بستری و مرگومیر بیماران ثبت میکنیم. ویروس کرونا از ابتدا سرعت انتقال بالایی داشت و این سرعت بعد از حدود یک سال و نیم ۲ برابر شده است. وی افزود: میتوان گفت قدرت انتقال واریانت دلتا ۶۰ درصد بیشتر از واریانت آلفا و همچنین ۲ برابر واریانت اصلی است که از چین خارج شده است. این سرعت انتقال، منجر به درگیریهای بیشتری در خانوادهها و بویژه اطفال شده است. وی به راهحل اصلی ایجاد ایمنی اشاره کرد و افزود: ایمنی یا عمدتا از طریق واکسن تحقق پیدا میکند یا از طریق ابتلا و تعادل بین اینکه چه نسبتی از مردم ایمنی به دست میآورند. روند ابتلا، تزریق واکسن و رفتاری که ویروس در ایجاد واریانتهای جدید خواهد کرد، تعیینکننده افق یکی، دو سال آینده خواهد بود. استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علومپزشکی تهران گفت: در پیک پنجم، نظام سلامت و کادر درمان تجربه بهتری در مدیریت بیماری «کووید-۱۹» پیدا کردهاند و در مجموع شاهد کشندگی کمتری نسبت به پیکهای قبلی هستیم. امیدواریم با واکسینه کردن بموقع افراد، عواقب ابتلا را کمتر کنیم.
***
وزارت بهداشت اعلام کرد
تزریق 13میلیون و 81 هزار و174 دوز واکسنکرونا
آمار مرگومیر و ابتلا به بیماری «کووید-19» در کشور با شیب تندی در حال افزایش است. روابط عمومی وزارت بهداشت دیروز اعلام کرد طی ۲۴ ساعت گذشته ۴۱۱ بیمار مبتلا به کرونا در کشور جان خود را به دلیل این بیماری از دست دادند تا مجموع جانباختگان این بیماری از ۹۱ هزار نفر فراتر رود.
بر این اساس، از ظهر روز یکشنبه تا ظهر دیروز دوشنبه ۱۱ مردادماه بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی ۳۷ هزار و ۱۸۹ بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی شدند که ۴ هزار و ۳۱۷ نفر از آنها بستری شدند.
متاسفانه در طول این مدت ۴۱۱ بیمار «کووید-19» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۹۱ هزار و ۴۰۷ نفر رسید.
خوشبختانه تاکنون ۳ میلیون و ۴۰۴ هزار و ۵۳۳ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند.
۵ هزار و ۶۰۷ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. در حال حاضر ۲۸۵ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۱۱۰ شهر در وضعیت نارنجی و ۵۳ شهر در وضعیت زرد قرار دارند.
گفتنی است تاکنون بیشترین موارد شناسایی شده روزانه کرونا مربوط به پنجم مردادماه با ۳۴۹۵۱ ابتلا و بیشترین میزان بستری هم مربوط به ۳۰ فروردین با ۳۹۰۱ بستری بوده است.
بنا بر اعلام مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، تاکنون ۱۰ میلیون و ۲۸۵ هزار و ۴۹۴ نفر دوز اول واکسن کرونا و ۲ میلیون و ۷۹۵ هزار و ۶۸۰ نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۱۳ میلیون و ۸۱ هزار و ۱۷۴ دوز رسیده است.
افراد واجد شرایط برای تزریق واکسن حتما در سامانه salamat.gov.ir ثبتنام کنند.
***
عضو کمیسیون بهداشت مجلس در گفتوگو با «وطنامروز»:
تعطیلیها ویروس کرونا را به چرخش درآورد
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس گفت: بیبرنامگی و سهلانگاری دولت در پیشگیری و مقابله با بیماری کرونا از یک سو و کمتوجهی خیلیها به رعایت پروتکلهای بهداشتی از سوی دیگر باعث شد این بیماری کشور را فرا گیرد. ملک فاضلی در گفتوگو با «وطنامروز» با بیان اینکه راهکارهای پیشگیرانه از شیوع گسترده بیماری «کووید-19» از ابتدا بسیار ضعیف بود، گفت: هماهنگی لازم از سوی همه ارگانها برای جلوگیری از شیوع گسترده این ویروس مرگبار در کشور انجام نشد به طوری که فعالیتها برای مقابله با این بیماری فقط به صورت مقطعی انجام میشد. وی ادامه داد: هر چند برنامهریزیها برای مقابله با کرونا در کشور طی اسفند 98 تا اردیبهشت 99 قابل قبول بود اما متاسفانه پس از آن همه چیز رها شد و بیماری کشور را فرا گرفت. فاضلی افزود: اگر دولت میخواست با جدیت با این بیماری مبارزه کند باید به فکر معیشت مردم میبود، چرا که با وجود هشدارها نسبت به ماندن مردم در خانههایشان اما آنها مجبور بودند برای تامین معاش خود به محل کار بروند. در چنین شرایطی وزارت بهداشت تنها بود و سایر ارگانها و دستگاهها این وزارتخانه را همراهی نکردند. وی به تعطیلی کرونایی اخیر استانهای تهران و البرز اشاره کرد و گفت: تعطیلی بدون اینکه محدودیتی ایجاد یا نیازهای شهروندان تامین شود، مفهوم و معنایی ندارد و این تعطیلی بیماری را در سراسر کشور به چرخش درآورد.
وی تصریح کرد: اوضاع کشور در پی شیوع گسترده ویروس جهشیافته به قدری بحرانی است که چنانچه اقدامی برای مهار این بیماری به کار گرفته نشود احتمال بروز موج ششم نیز دور از انتظار نیست. وی افزود: مسؤولان وزارت بهداشت واقعیتهای آماری مرگومیر و مبتلایان به کرونا را به مردم نمیگویند در حالی که باید صادقانه آمارها اعلام شود. فاضلی افزود: تنها راه جلوگیری و مقابله با کرونا واکسیناسیون گسترده است که متاسفانه این موضوع در ایران دیر شروع شده است.
ارسال به دوستان
ایران: هر گونه ماجراجویی احتمالی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی را بیدرنگ پاسخ میدهیم
تیر خلاص به پروژه اسرائیلی
گروه سیاسی: سران اسرائیل با همراهی آمریکا و انگلیس در نسبت دادن حمله به کشتی «مرسر استریت» متعلق به رژیم صهیونیستی در آبهای سواحل عمان به ایران، پروژه ایرانهراسی برای فشار بر تهران و کسب امتیاز سیاسی از کشورمان را آغاز کردند.
به گزارش «وطنامروز»، روز جمعه یک گروه اطلاعاتی- امنیتی دریایی موسوم به «دریاد گلوبال» در گزارشی اعلام کرد یک کشتی که با پرچم لیبریا در حال حرکت در ۲۸۰ کیلومتری بندر الدقم در دریای عمان بود، با یک هواپیمای بدون سرنشین هدف قرار گرفت که منجر به کشته شدن ۲ نفر از خدمه این کشتی تجاری با تابعیت انگلیسی و رومانیایی شد.
پس از مشخص شدن مالکیت رژیم صهیونیستی بر کشتی «Mercer Street»، تحرکات دیپلماتیک این رژیم آغاز شد و یائیر لاپید، وزیر خارجه اسرائیل در گفتوگوی تلفنی با دومینیک راب، وزیر خارجه انگلستان اظهار کرد «پاسخ سخت برای حمله به مرسر استریت محفوظ است».
سپس وزیر خارجه آمریکا نیز در اظهارنظری مدعی شد: ایران کشتی اسرائیلی را هدف قرار داده است!
«آنتونی بلینکن» با تأکید بر اینکه واشنگتن اطمینان دارد ایران، نفتکش مذکور را در دریای عمان مورد هدف قرار داده است، گفت: واکنش مناسبی در این باره به تهران نشان خواهیم داد!
«دومینیک راب» وزیر خارجه انگلیس هم روز یکشنبه در سخنانی به اتهامزنی علیه ایران درباره کشتی هدف قرار گرفته شده در دریای عمان پرداخت. دومینیک راب در ادامه بدون ارائه مدرکی تاکید کرد: «ما معتقدیم احتمالاً این حمله عمدی، هدفمند و نقض آشکار قوانین بینالمللی توسط ایران بوده است».
راب همچنین مدعی شد: بریتانیا با شرکای بینالمللی خود در حال رایزنی برای «پاسخ هماهنگ به این حمله غیرقابل پذیرش» است! در همین حال شبکه خبری «اسکاینیوز» گزارش داد نشست کمیته اضطراری دولت بریتانیا موسوم به جلسه کبرا در سطح مقامهای دولت بریتانیا درباره حمله علیه کشتی مرسر استریت و شیوه پاسخگویی به آن برگزار شده است. الجریده کویت نیز -که مشهور است به اینکه چند وقت یک بار گزارشهایی پیرامون موضوعات مختلف جهانی و منطقه منتشر میکند که بیشتر آنها کذب و نادرست از آب درمیآیند- مدعی شد اسرائیل برای حمله مستقیم علیه مواضع ایران از آمریکا و انگلیس چراغ سبز گرفته است.
* پاسخ بیدرنگ به هر ماجراجویی احتمالی
در تهران اما کارزار ایرانهراسانه رژیم صهیونیستی و برخی متحدان غربی آن با واکنش روبهرو شد. سخنگوی وزارت امور خارجه روز دوشنبه اتهامات وزرای خارجه انگلیس و آمریکا را حاوی مطالبی متناقض، اتهامات واهی و تحریکآمیز دانست و آنها را مایه تأسف عمیق دانست و قویا محکوم کرد.
سعید خطیبزاده بیان کرد: این بیانیههای هماهنگشده به خودی خود حاوی فرازهایی متناقض است، بهگونهای که ابتدا بدون ارائه هر گونه سند و مدرک به جمهوری اسلامی ایران اتهام میزند و متعاقبا از «احتمال» آن سخن میگوید!
خطیبزاده، جمهوری اسلامی ایران را مدافع و حامی تردد امن و بیضرر کشتیها در خلیجفارس و آبهای بینالمللی خواند که بیشترین مرز آبی را در خلیجفارس داشته و همواره نیز آماده همکاری در زمینه تامین امنیت دریانوردی در آن با کشورهای منطقه است و حضور و مداخلات نیروهای فرامنطقهای در آبهای خلیجفارس و کشورهای حاشیه آن را مخل ثبات و امنیت منطقه میداند.
سخنگوی وزارت امور خارجه در ادامه تاکید کرد: جای تاسف است در حالی که این کشورها نسبت به تعرض و خرابکاریهای تروریستی در قبال کشتیهای تجاری ایران در دریای سرخ و آبهای بینالمللی سکوت حمایتآمیزی داشتهاند، در یک سوگیری آشکار سیاسی اتهامات واهی را متوجه جمهوری اسلامی ایران میکنند، در صورتی که چنانچه این کشورها سندی برای اثبات ادعاهای واهی خود دارند باید ارائه کنند.
خطیبزاده در پایان خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران نسبت به حفاظت از امنیت و منافع ملی خود لحظهای تردید نداشته و هر گونه ماجراجویی احتمالی را بیدرنگ و با قوت و جدیت پاسخ خواهد داد.
همچنین یک مقام مسؤول به پایگاه خبری «نورنیوز» وابسته به شورای عالی امنیت ملی گفت: اگر چه جمهوری اسلامی ایران، تهدیدات مقامات غربی و رژیم صهیونیستی را بیشتر ژستهای تبلیغاتی قلمداد میکند اما انجام هر گونه اقدامی علیه منافع و امنیت ملی ایران با پاسخ شدید و قاطع روبهرو خواهد شد و مسؤولیت تبعات آن نیز مستقیما متوجه واشنگتن و لندن است.
ارسال به دوستان
مرثیهای برای خسارت 8 ساله
یونس مولایی: آخرین سخنرانی مقامات دولتی درباره آنچه در 8 سال گذشته بر اوضاع ملک و مملکت رفته است به هر چیزی شبیه بود الا آنچه به چشم میآید، این را هم میتوان از مزاحهای روزگار دانست که سرانجام رئیس دولتی که از پشت شیشههای دودی اتومبیلش از روی چهرههای مردم نظرسنجی برگزار میکرد، در ارائه گزارش کار خود ادعاهایی را بر زبان آورد که به هر چیز میتوانست شبیه باشد الا آنچه به چشم مردم میآید.
با این حال پیمانه پرهزینه دولت دوازدهم و دوره 8 ساله ریاستجمهوری حسن روحانی نیز پر شد. 8 سال پیش بود که در جلسه تنفیذ حکم ریاستجمهوری، حسن روحانی از لسان حافظ شیرازی گفت «که دراز است ره مقصد و من نوسفرم». او البته تا جایی که توانست از این نوسفری و درازی راه برای خود حاشیه امن خرید تا تقریبا نیمه اول راه خود را با پیوند زدن همه چیز به دولت قبل سپری کند و در نیمه دوم نیز برای درازتر شدن راه مقصد در دوران سفر دولتش پای همه چیز را به میان کشید تا پاسخی به مردم ندهد، گو آنکه این بار میلی برای تفأل به حافظ نبود و الا احتمالا خواجه شیراز این بار میگفت: «تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز».
و اما بعد، آیا با رفتن روحانی میتوان خبر از پایان عصر روحانی داد؟
احتمالا آری و یقینا خیر؛ آری از آن جهت که آغاز دولت سیزدهم میتواند مطلع عصر جدیدی برای ایرانیان باشد، عصری که در آن فعالیت جای انفعال، تحرک جای سکون، خدمتگزاری جای منتگذاری، آبادی جای ویرانی، گشایش جای سختی و در نهایت سعادت جای فلاکت قرار گیرد. عصری که در آن با ایجاد تغییرات ساختاری و اصلاح تدریجی شرایط مقدمات زیست بهتر برای عموم مردم بویژه طبقات محروم فراهم آید.
و لاجرم خیر، از آن رو که اثرات 8 سال دولتداری حسن روحانی و تاثیرات فراگیری تفکر جریان غربگرا بر موقعیت کنونی ایران تا مدتهای مدیدی مقابل دیدگانمان حاضر خواهد بود. میراث به جا مانده از دولتی که با کلید خود بر امید، آبادی و سفره مردم قفلی پولادین زد، تا جایی که باید نخستین ماموریت دولت جدید را به وجود آوردن نگاهی جدید در ذهنیت مردم خستهای دانست که بسیاری از آنها امید چندانی به بهبود شرایط خویشتن ندارند؛ طبقات محروم و متوسطی که احتمالا به سختی سیمای رنجکشیده و خموششان از پشت شیشههای اتومبیل رئیسجمهور به چشم آمده است.
* آنچه بود و آنچه هست
سیاست و حکمرانی ماهیتی سیال و تا حدودی پیشرو دارد، به گونهای که عملا گذر زمان و پیشرفت بشری حدی از پیشرفت را با خود به همراه دارد. با این حال دولت روحانی پیش از هر گونه قضاوتی درباره جوانب مدیریتش بسیاری از داشتههای مردم را نیز در طول 8 سال گذشته نیست و نابود کرد. اگر شرایط دشوار اوایل دهه90 فرصت انتخاب را برای او فراهم آورد، تجربه مجدد آن شرایط تبدیل به بخشی از آرزوهای عموم مردم در سال 1400 شده است.
با این حال نگاه اجمالی به وضعیت سیاست خارجی و سیاست داخلی میتواند مشتی نمونه خروار از عملکرد روحانی را برای افکار عمومی عینیت بخشد.
سیاست خارجی به عنوان رکن و وجه هویتبخش دولتهای یازدهم و دوازدهم بیشترین موضوعیت را در اظهارات مقامات دولتی در 8 سال گذشته داشته است. به گونهای که در ابتدای کار با طرح حل مشکل آب آشامیدنی در سایه توافق هستهای تمام شقوق اجرایی و مدیریتی کشور را به سیاست خارجی پیوند زده و پس از آن نیز با اعلام ناکامی در پروژه سیاست خارجی با شانه خالی کردن در برابر مسؤولیتها، نشانی کاخ سفید را به عنوان مسبب تمام مشکلات اعلام کردند. بر این اساس باید مهمترین آسیب دولت در عرصه سیاست خارجی را خالی کردن دست کشور از هر گونه ابتکار عمل دانست؛ دولتی منفعل که در برابر تحریم و زورگویی خارجی حتی پس از توافق برجام و تعهدات سنگین، هیچ راهحلی جز لعنت فرستادن به ترامپ نداشت. وزنبخشی غیرمعقول به ابزار سیاست خارجی عملا باعث شد طرف غربی با اطمینان بیشتر نسبت به نبود ابتکار عمل از سمت طرف ایرانی، فشارهایش را افزایش دهد. نکته جالب در این باره را میتوان عصبانیت دولت در شکلگیری ابتکار عمل برای ایران در مصادیقی همانند قانون «اقدام راهبردی برای رفع تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» مصوب مجلس یازدهم دانست. تا جایی که در آخرین روزهای دولت و در شرایطی که عمق معیوب و ناکارآمد بودن دکترین سیاست خارجی دولت برای همگان عیان شده است باز هم روحانی و دیگر چهرههای دولتی در اظهاراتی ضدملی تلاش میکنند عدم رفع تحریمها در دوره رئیسجمهور دموکرات آمریکا را نیز ناشی از تصویب این قانون و ابتکار عمل کشورمان در پاسخگویی به خلف وعده طرف آمریکایی القا کنند. در نهایت مهمترین آسیب بلندمدت سیاست خارجی دولت روحانی فارغ از توافق نامتوازن برجام و تعهدات سنگین ایران در برابر امکان آنی آمریکا برای خروج از برجام، تهی شدن سیاست خارجی ایران از هر گونه ابتکارعمل و تضعیف جایگاه منطقهای و جهانی کشورمان است. آواربرداری در این زمینه ماموریت دشوار دولت سیزدهم خواهد بود، چرا که توفیق در سیاست خارجی پیش و بیش از هر چیز نیازمند تغییر جایگاه کشورمان در معادلات جهانی و ترسیم افقی روشن از یک سیاست خارجی فعال و مقتدر است.
در عرصه سیاست داخلی اما مهمترین آسیب دولت روحانی را باید در رویه 8 سال گذشته مبنی بر استراتژی تقویت شکافهای سیاسی و تضعیف موضع ملی با نیت بهرهبرداریهای کوتاهمدت دانست؛ بذر کینهای که دولت روحانی در مواجهه با منتقدان خود در فضای عمومی جامعه پاشید و در نهایت مدیریت ناکارآمدش جامعه ایران را در یک شرایط سرخورده و ناامید قرار داده است. پروژه احیای امید و ترمیم شکافهای اجتماعی کارویژه حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی در عصر پساروحانی در مواجهه با میراث به جا مانده از دولتهای یازدهم و دوازدهم است.
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب در پیامی به یوسفعلی میرشکاک درگذشت فرزند وی را تسلیت گفتند
تسلای رهبر انقلاب به یوسفعلی میرشکاک
حضرت آیتالله العظمی خامنهای در پیامی به یوسفعلی میرشکاک، شاعر و نویسنده، درگذشت فرزند وی را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر حکیم انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای یوسفعلی میرشکاک
مصیبت درگذشت فرزند عزیزتان را به جنابعالی و همسر گرامیتان و دیگر بازماندگان تسلیت عرض میکنم. از خداوند میخواهم آرامش و صبر بر دلهای شما نازل فرماید و با اجر جزیل شما را تسلا بخشد و رحمت خود را شامل حال آن جوان عزیز فرماید.
سیدعلی خامنهای
۱۱ مرداد ۱۴۰۰
ارسال به دوستان
بذرپاش از تصدی شهرداری تهران انصراف داد
انصراف به نفع انسجام انقلابیها
مهرداد بذرپاش، رئیس کل دیوان محاسبات روز گذشته طی نامهای به مهدی چمران، انصراف خود را از تصدی شهرداری تهران اعلام کرد.
متن این نامه در ذیل آمده است:
برادر گرامی جناب آقای مهندس چمران
با سلام و تحیت
نظر به ضرورت انسجام در جبهه انقلاب و نیز حضور دلسوزانی که خود را برای خدمت در شهرداری تهران عرضه کردهاند، و ضمن تشکر از حسن نظر اعضای منتخب شورای شهر تهران به اینجانب، بدینوسیله انصراف خود را از حضور در این عرصه اعلام مینمایم و امیدوارم بهترین انتخاب را انجام دهید که واقعا در شأن شهروندان شریف تهران باشد و در خدمت به این مردم خوب و قدرشناس، از هیچ تلاشی فرو نگذارد.
وآخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین
برادر کوچک شما - مهرداد بذرپاش
ارسال به دوستان
استاد محمود دستپیش، شاعر نامآشنای ترک زبان و سراینده «خلبانان، ملوانان» درگذشت
پرواز کن
فرشته حق یارت باد، الله نگهدارت باد
سرود معروف «خلبانان، ملوانان» استاد دستپیش در وصف رزمندگان دفاع مقدس
حملهور شد ارتش خلق ایران
سوی دشمن از زمین و آسمان
نرود جز راه حـــــق و راه دین
چو گرفته درس مکتب از قرآن
خلبـانان، خلبـانان، ای امید و فخر ایران
خلبانان، قهرمانان، همرهتان لطف یزدان
پرواز کن، پرواز کن
فرشته حق یارت باد، الله نگهدارت باد
خلبانلار
ووروشولار ارتشیمیز هـــریاندا گوی اوزونده، دریالاردا، داغلاردا
حق یولوندان دین یولوندان دونمزلر نهقدر، قــــدرتلری وار جانلاردا
خلبانلار، خلبانلار یوردوموزا افتخار سیز
خلبانلار، اوچا اوچا دشمنین قلبین ووراسیز
قانات آچ، قانات آچ ارتشیمیز وار اولسون، الله سیزه یار اولسون
***
گروه فرهنگ و هنر: محمود دستپیش، شاعر و چهره پیشکسوت زبان و ادبیات آذری و فارسی در ۸۷ سالگی درگذشت. این شاعر سال ۱۳۱۳ در باکو متولد شد. وی از شاعران ترکزبان ایران بود. از آثار دستپیش میتوان به تدوین دایرهالمعارف و تالیف آثاری چون «از فضولی تا شهریار»، «ائل سوغاتی»، «داغا دونموشم»، «برگردان نمایشنامه مشدی عباد»، «ترکی سوزلوک» و... اشاره کرد.
شعر «سیزه سلام گتیرمیشم» او با آهنگسازی علی سلیمی از مشهورترین سرودههایش است که شهرت زیادی دارد. سرود معروف «خلبانان، ملوانان» از دیگر سرودههای وی در وصف حماسهآفرینیهای رزمندگان دفاع مقدس بود. اما تیرماه ۲ سال پیش بود که چهلوهشتمین شب شاعر، پاسداشت فعالیتهای فرهنگی و هنری «محمود دستپیش» با حضور شاعران، هنرمندان و فرهنگدوستان در کافه نخلستان سازمان اوج برگزار شد. محسن مومنیشریف در این مراسم با اشاره به آوازه دستپیش در کشورهای ترکزبان گفت: شهرت استاد در کشورهای دیگر بیشتر از کشور خودمان است و کمتر مناسبتی در تقویم داریم که ایشان در مورد آن شعر نسروده باشند. وی ادامه داد: از اشعار مهم استاد دستپیش، معرفی ایران به زبان ترکی است که نشان از تعصب و علاقه زیاد او به کشور ایران دارد. از سوی دیگر استاد دستپیش اشعاری دارد که بارها توسط خوانندگان مختلف ترکزبان در کشورهای ترکیه و آذربایجان اجرا شده است. همچنین حسین اسرافیلی، شاعر کشورمان در این مراسم گفت: محمود دستپیش از خادمان بزرگ زبان فارسی است. وی افزود: در این مراسم در مورد کیفیت اشعار استاد دستپیش صحبت شد ولی در مورد پژوهشهایش در مورد زبان آذری کمتر صحبت شده است در حالی که اهمیت پژوهشهای استاد کمتر از اشعارشان نیست. اسرافیلی در ادامه به کتاب «از فضولی تا شهریار» اشاره کرد و گفت: دستپیش در کتاب «از فضولی تا شهریار» شاعران نامدار آذری را معرفی کرده است و همچنین در کتابهای دیگری خدمات زیادی به زبانهای ترکی و فارسی کرده است. اسرافیلی افزود: ممکن است یک شاعر برای سرودن شعری یک ماه درگیر شود ولی پژوهشهای استاد دستپیش ماهها و بلکه سالها وقت او را معطوف به خود کرده است. در ادامه این مراسم ناصر فیض با اشاره به فعالیتهای تحقیقی استاد دستپیش در حوزه موسیقی مقامی گفت: استاد دستپیش در حوزه ادبیات آذری اقدامات ماندگاری انجام داده است و فعالیتهای تحقیقی او تأثیرات زیادی در زبان ترکی و زبان فارسی داشته است که از جمله آن میتوان به دایرهالمعارفش اشاره کرد. مدیر دفتر طنز حوزه هنری در ادامه به فعالیتهای استاد دستپیش در شورای موسیقی صداوسیما اشاره کرد و گفت: استاد دستپیش علاوه بر تسلط بر حوزه شعر، آشنایی کاملی با موسیقی مقامی دارد و همین مسأله باعث شده است اقدامات ماندگاری در زمینه موسیقی با حمایت استاد انجام شود.
* عصاره فرهنگ ادبیات فارسی و آذری
مصطفی محدثیخراسانی، شاعر درباره جایگاه ادبی استاد «محمود دستپیش» در گفتوگو با «وطنامروز» گفت: به عقیده من استاد دستپیش عصاره و چکیده فرهنگ ادبیات فارسی و آذری بودند و بسیاری از اطلاعات و محفوظات ایشان نکاتی بود که در هیچ کتابخانهای پیدا نمیشد و حاصل سالها مطالعه و تجربه زندگی ادبی استاد بود که همراهشان بود، البته تا جایی که ایشان حوصله داشتند و توانستند، خوشبختانه آنها را در چندین کتاب برای ما به یادگار گذاشتهاند ولی متاسفانه مطالب فراوان دیگری از استاد به همراه ایشان از دسترس ما دیگر خارج شده است و ما از نعمت آنها محروم ماندهایم.
محدثیخراسانی در ادامه رفتار، مشرب و منش استاد دستپیش را یادآور چهرهها و اسطورههای تاریخی معرفی کرد و افزود: همان تصویر اسطورهای که ما از بزرگانمان در ذهن داریم، میشد به عینه همه آن خصلتها، رفتارها و بزرگواریها را در وجود ایشان دید. آن صلابت و استحکام و قدرت ذاتی که منشعب بود از هویت ملی، اخلاق و فضیلتهای کسب شده و اینها را میشد در وجود ایشان دید.
وی افزود: قطعا فقدان ایشان خلأ بزرگی است در ادبیات بویژه ادبیات آذری ما و امیدوارم روحشان در شادی و آرامش و علو درجات باشد.
شاعر «هزار مرتبه خورشید» درباره اینکه چه میشود که از بین شعرهای فراوان یک شاعر، گاه یک شعر او در میان مردم به یادگار و درجه ماندگاری میرسد، گفت: اتفاقاتی از این دست در بین جریان ادبیات انقلاب زیاد افتاده است. ادبیات انقلاب چون یک ادبیات مردمی است و خاستگاه و ارجاع آن به مردم برمیگردد، همه اینها در برخی مواقع دست به دست هم میدهند تا یک اتفاق اینچنینی رقم بخورد و شعری مانند «خلبانان، ملوانان» در بین مردم ماندگار شود، هر چند بسیاری حتی شاعر آن را نشناسند.
وی ادامه داد: بحث شعر، ملودی، خواننده و مقطعی که آن اثر پخش میشود همه در این ماندگاری اثر نقش دارند. به عنوان مثال ما شعر «یاران چه غریبانه رفتند از این خانه» را از آقای بیگی داریم که آن هم ماندگار شده است و اتفاقا از ایشان اثر دیگری سراغ ندارم که آنقدر مانند این شعر سر زبانها افتاده باشد و اتفاقا این کار هم در مقایسه با سایر آثار ایشان به لحاظ ادبی ممکن است جایگاه والاتری نیز نداشته باشد اما آن مقطعی که آن اثر تولید و پخش شده است، آن ملودی و آن خواننده همه چیز دست به دست هم داده و این اتفاق افتاده است. قطعا این اثر جانمایه کلام شاعر بوده که از روح و هویت یک ملت وام گرفته است و این را قطعا نباید از نظر دور داشت که در برگشت این کلام در جامعه نیز توانسته تاثیر خودش را بر مردم بگذارد.
محدثیخراسانی در ادامه از خاطراتی که از مرحوم دستپیش داشت گفت: من این توفیق را داشتم که به مدت 10 سال در کنار ایشان عضو شورای عالی شعر سازمان صداوسیما بودیم و در آنجا انجام وظیفه میکردیم. یک سفری هم بنده سعادت داشتم تا با حضور برخی شاعران دیگر و به همراه ایشان به کشور آذربایجان رفتیم و پس از آن اتفاق تجزیه شوروی و جدا شدن بخشی از ایران، گویا پدر ایشان در آنجا مانده بود و ایشان در ایران و یک جدایی بین آنها افتاده بود و بعدها که پدر استاد فوت کرده بودند، ما در باکو به اتفاق دوستان آرامگاه پدرشان را پیدا کردیم و روز بسیار خاطرهانگیزی برای ما شد.
***
استاد ادیب و نجیب
رضا اسماعیلی: داستان آشنایی من با استاد محمود دستپیش (واله بابا) شاعر و ادیب نامآور آذریزبان و خالق شعر معروف «سیزه سلام گتیرمیشم» (برای شما سلام آوردهام) و سراینده بیش از 100 سرود فاخر برای دفاع مقدس به چیزی حدود ۳۰ سال پیش بر میگردد؛ به سالهای حضور افتخاری در جلسات شورای شعر ارشاد و شاگردی در مکتب استاد مشفق کاشانی. در واقع حلقه پیوند من با استاد دستپیش، غزلسرای نامآور معاصر، استاد مشفق بود که با دعوت کریمانه من به شورا زمینه شاگردی از محضر پرفیض استاد دستپیش را فراهم کرد. در طول ۳۰ سال گذشته درسهای فراوانی از این ادیب فروتن و بزرگوار آموختهام که بیان آنها در این مقال و مجال کوتاه نمیگنجد اما آنچه گفتنش را بر خود تکلیف میدانم، اشاره به فضایل والای اخلاقی و انسانی این استاد نمونه است؛ استاد ادیب و نجیبی که فارغ از هر گونه هیاهو، عاشقانه و مومنانه به شاگردان ادبدوست خود مهر میورزید و گنجینه آموختههای خود را بیهیچ مضایقهای در اختیار آنان میگذارد. سیره و سلوک ادبی استاد دستپیش به سلوک ادبی استادان بیبدیلی همچون مهرداد اوستا، مشفق کاشانی و محمود شاهرخی میماند. در طول 30 سال گذشته به یاد ندارم که استاد دستپیش ـ با وجود شایستگی و جایگاه والای علمی و ادبی ـ در جایی به ستایش خویش لب گشوده باشد. هر بار نیز که در جلسات شورای شعر به دیدار ایشان رفتم، استاد را چون گوهری در صدف خاموشی و مشتاق پندنوشی از دیگران دیدم، مگر اینکه در پاسخ سوالی ـ به رسم ادب ـ ناگزیر به سخن گفتن باشد.
ارسال به دوستان
از خودشیفتگی ترامپ تا خودخوری بایدن!
وقتی آمریکاییها از عقلانیت متنفرند
حنیف غفاری: نارسیسیسم یا همان خودشیفتگی مزمن، براساس خصیصههای روانی و شخصیتی در علاقه و تعلق خاطر بیش از اندازه به خود و خودشیفتگی نامحدود شناسایی میشود و آن را نوعی اختلال شدید روانی میدانند. از جمله عواقب و تبعات این اختلال روانی، آسیب زدن و حتی نابودی دیگران به دلیل احساس تحقیرشدگی است. بسیاری از روانپزشکان مطرح آمریکایی پس از حضور دونالد ترامپ در رأس معادلات اجرایی و سیاسی واشنگتن، هشدار دادند او بشدت مبتلا به اختلال روانی خودشیفتگی است؛ اختلالی که در ماهها و روزهای آخر حضور ترامپ در مسند قدرت، خود را به سختترین نحو ممکن نشان داد! کسانی که در حوزه روانشناسی سیاسی و روانشناسی اجتماعی مطالعه و تحقیق میکنند، معتقدند حمله ششم ژانویه سال 2021 به ساختمان کنگره، خروجی و انعکاس اختلال خودشیفتگی ترامپ در میان طرفداران نژادپرست و افراطی او بود.
بهتر است در این میان، اشارهای نیز به نامه معروف 350 روانپزشک در سال 2019 میلادی (قبل از شیوع کرونا ) در آمریکا کنیم؛ زمانی که ترامپ تصور شکست در انتخابات ریاستجمهوری سال 2020 را نمیکرد. دکتر «بندی لی» یکی از روانپزشکان شاغل در سازمان سیا و «جان زینر» روانپزشک معروف آمریکایی در دانشگاه جورج واشنگتن از جمله نگارندگان این نامه بودند. در بخشی از این نامه آمده بود: «اینکه جوانب روانی موضوع استیضاح ترامپ را رصد یا درک نکنیم یا آنها را کماهمیت بشماریم، میتواند منجر به نتایجی فاجعهبار شود. برای ترامپ، کوچکترین انتقاد یا مخالفتی به عنوان یک تحقیر یا خوار شدن تفسیر میشود و خشم و واکنش شدید او را برمیانگیزد».
اکنون، موضوع زوال عقل جو بایدن و اختلالات روانی او، به عنوان عاملی جدی مورد اشاره روانپزشکان آمریکایی قرار گرفته است، تا حدی که برخی منابع خبری از احتمال کنارهگیری وی از قدرت تا قبل از پایان دوران ریاستجمهوری وی (سال 2024) خبر میدهند. شاید یکی از اصلیترین دلایل تمرکز بیش از حد سران حزب دموکرات بر افزایش محبوبیت کاملا هریس، معاون بایدن نزد رایدهندگان دموکرات و مستقل، همین موضوع باشد! اگر بایدن به هر دلیلی از قدرت کنار رود، هریس جایگزین وی خواهد شد و در نتیجه، نامزد دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری سال 2024 خواهد بود. نکته قابل تأمل اینکه حتی قبل از حضور بایدن در رقابتهای انتخاباتی، «رانی جکسون»، پزشک سابق کاخ سفید تاکید کرده بود وی از صلاحیت روانشناختی لازم برای اداره امور آمریکا برخوردار نیست و دارای معضلات شناختی است. برخی منابع آمریکایی اعلام کردهاند مؤلفههای رفتاری «تشکیک» و «سرزنش خود و دیگران» در شخصیت بایدن نمود ویژهای دارد؛ چنانکه زندگی شخصی وی را نیز با معضلات عمدهای روبهرو کرده است.
تا قبل از این، اختلالات روانی دیگری نیز در بیل کلینتون، بوش پدر، بوش پسر و حتی جیمی کارتر شناسایی شده بود که بنا بر ملاحظات محرمانه نهادهای اطلاعاتی آمریکا، از دید افکار عمومی پنهان نگاه داشته شده بود. سوال اصلی این است: چرا زوال عقلانیت یا اختلالات روانی و شناختی به وجه اشتراک رؤسای جمهوری دموکرات و جمهوریخواه در آمریکا تبدیل شده است؟! در این باره، ۲ فرضیه مهم مطرح است: یکی اینکه جریانهای پشت پرده قدرت در آمریکا، حضور یک رئیسجمهور عاقل و مسلط بر احوال شخصی خود را در تزاحم با تسلط پنهان خود بر وی میدانند. همگان به یاد دارند «جیمز کومی» رئیس سابق سازمان افبیآی، در فاصله 24 ساعت مانده تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری 2016، با به جریان انداختن دوباره پرونده ایمیلهای افشاشده «هیلاری کلینتون» (نامزد دموکراتها)، زمینه شکست وی از ترامپ را فراهم کرد اما سال 2020 میلادی، ترامپ به این نتیجه رسید تاریخ مصرف وی برای جریانهای پشت پرده قدرت در آمریکا به پایان رسیده است! این قاعده میتواند در قبال دیگر رؤسای جمهوری آمریکا نیز صادق باشد.
فرضیه دیگر اینکه اساسا اختلالات روانی رؤسایجمهور و سیاستمداران آمریکایی، اهمیتی برای نهادهای قدرت این کشور ندارد! درک این فرضیه، مرهون شناخت مناسبات قدرت در آمریکاست؛ جایی که در آن رئیسجمهور بهرغم جایگاهی که در قانون اساسی آمریکا برای وی (به عنوان شخصیت اول کشور) در نظر گرفته شده است، ناچار است در خطکشیهای نامرئی اما معینی حرکت کند که نهادهای قدرت برای وی معین میکنند. البته نگارنده معتقد است فرضیه دوم، بسیار خوشبینانه است زیرا بر اساس تجربیات سالهای پس از جنگ دوم جهانی، ساختار قدرت در آمریکا به اندازهای هوشمند نیست که بتواند اختلالات روانی رؤسای جمهوری را در میان مجاری و معادلات قدرت هضم کند!
در هر حال به نظر میرسد اختلالات روانی رؤسای جمهوری آمریکا، به جای آنکه به یک عامل بازدارنده در علاقه جریانهای پشت پرده قدرت به آنها تبدیل شود، به مزیتی برای جریانات تصمیمساز پشت پرده در ایالات متحده تبدیل شده و در مقابل، عقلانیت و درایت سیاستمداران، حکم عوامل مزاحم را برای آنها دارد. ماجرای جالبی است!
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|